در راه زندگی جدید

نوشته های من در راه صدور ویزای استرالیا

در راه زندگی جدید

نوشته های من در راه صدور ویزای استرالیا

قدم به قدم 2

چند روز پیش دوست همسر که قراره بریم پیششون یک ساعتی باهام حرف زد و کلی منو از فریت منصرف کرد.با یه حساب سر انگشتی هم دیدیم زیر 100کیلو فریت داریم.برای همین خیلی مردد شدیم. 

فعلا افتادیم به فروش لوازم اضافی خونه.برای همین حجم کارهای روزهای آخرمون چند براربر شده. 

فریت رو هم قرار شد چند ماه دیگه که برگشتیم انجام بدیم.تا ببینیم چی میشه...  

 

برای باری که توی دستمون تو کابین می بریم در نهایت تصمیم گرفتیم فقط من یه ساک کابینی کوچیک داشته باشم و همسر همون کوله اش رو برداره و کاور کت شلوارش ...حوصله دردسر و پرداخت اضافه بار رو اصلا نداریم . 

 

تا چند وقت پیش تصمیمیون بر این بود که وسایل رو نفروشیم و تو یه اتاق مامان نگه داریم.دو روز پیش یک دفعه تصمیم به فروش وسایل گرفتیم و خوب واقعا حجم بالایی کار به کارهامون اضافه شد.امیدوارم این مرحله هم هرچی زودتر بگذره

 

دوستانی که ویزاتون اومده و تصمیم به رفتن دارین، طوری آماده بشین که  انگار پروازتون یک ماه زودتره.کارهای ماه آخر خودشون خود به خود جور میشن...!

 

پ ن :دوست عزیزم خانم خ ن که برای من پیغام گذاشتین هر سوالی دارین همین جا در خدمت هستم . خوشحال میشم بتونم کمکی کنم.

پ ن :آقا حامد لاج تا گرنت ما 17 ماه طول کشید.بازم سوالی داشتین بپرسین.

نظرات 1 + ارسال نظر
امید چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت 15:04

به نظرت ۱۵ سال دیگه که اینو میخونی چه احساسی داری

راستش نمی دونم...چون حتی از احساس الانم هم مطمئن نیستم چه برسه 15سال دیگه.امیدوارم حس خوبی داشته باشم اون موقع.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد